زندگی کم خرج

قبل عید یه کتاب خریدم کتاب زندگی کم خرج.از سری کتاب های for dummies.خب یه سری راهکار برای اقتصادی تر زندگی کردن ارائه داده. کتاب پر نکته ای هست و خوندنش زمان میبره.البته تمام راهکارهاش هم به درد نمیخوره.چون ما مثل امریکا ثبات مالی نداریم که مثلا بتونیم رو پول های جمع شده تو قلک بچه ها واسه سفر پایان سال خیلی حساب کنیم. اما بعضی راهکارها واقعا به درد بخوره.مخصوصا واسه افرادی که به ولخرجی عادت کردند و هرگز نمیفهمن پول هاشون کی و کجا خرج میشه.چیزهایی که این پایین مینویسم یه سری نکات از کتاب همراه با کمی توضیحات از خودم هست.

 

۱-خرید از سوپری بسیار اقتصادی تر از خرید از فروشگاه های بزرگه.باید بگم من امتحان کردم و تقریبا هزینه هام نصف شد.چون آدم فروشگاه بزرگ که میره با اقسام ترفندهای فروش و دیدن اون همه برچسب تخفیف گول میخوره بیشتر و بیشتر بخره ، و اون میون چیزهای لوکس تر و گاهی چیزیایی که اصلا احتیاجی هم نداره برمیداره. چون فروشگاه های بزرگ فقط رو کالاهای اساسی مثل شکر و روغن یا دستمال کاغذی یا چیزهایی که خیلی به چشم میاد تخفیف میزنن و بقیه اش همون قیمته.گول کاغذ تخفیف ها رو نخورید .قیمت ها رو یادداشت کنید و بعد برید تو سوپری محل از روی اجناس بخونید میبینید که همون قیمت با تخفیف در واقع همون قیمت خود جنسه.(حتی گاها فروشگاه ها لابی میکنن واسه اینکه قیمت کالای درج شده واسه فلان فروشگاه گرون تر بخوره .به نقل از وبلاگ مدیر فروشگاه).اینایی که میگم از رفاه خرید کردم ها فکر نکنید جای لاکچری رفتم.

۲-یکی دیگه از تکنیک های فروش این چیزیه که چند ساله باب شده و وسط فروشگاه کالاهای آف خورده رو میچینن.اینها هم ترفنده. چون شما به بهانه آف هی بیشتر و بیشتر میخرید.چون بهتون القا میشه نخرم ضرر کردم و با اینکه احتیاج ندارید باز هم میخرید.

۳- تکنیک گفته شده ی دیگه این هست که فروشگاهها معمولا اجناس گرون تر و تاریخ نزدیک تر و دیر فروش تر رو جلوی چشم مشتری میذارن و معمولا اکثر افراد فقط به طبقه وسط نگاه میکنن و اجناس رو از اونجا بر میدارن.ممکنه تو طبقات بالا تر اجناس با قیمت مناسب تر هم پیدا کنید .پس وقتی میرید همچین جایی طبقات فوقانی و پایینی رو هم بررسی کنید همینجور چیزی که جلو چشم هست رو نخرید

۳-از تکنیک های دیگه درآوردن فصول آف هست.مثلا اینکه فلان فروشگاه مارک فروش یا سایت فروش اینترنتی کی آف میزنه که بتونید کیف ۴۰۰ تومنی رو ۲۰۰ بخرید یا عینک آفتابی فلان مارک رو نصف قیمت بخرید.درآوردن تاریخ حراج های پایان سال درآوردن فصول جشنواره و اینجور چیزها.این قسمت واسه کسانی که میخوان مارک بپوشن اما پول زیاد ندن.(واسه قرطی ها:))

۴- دوست شدن با مسیولین فروش و غرفه ها .مثلا ما پارسال رفتیم واسه کج کلاه کفش خریدیم یادم نیست عروسی داشتیم یا هر چی بود ما یه قیمتی دادیم بعد دوست کج کلاه از همون فروشگاه سه شب بعد با پنجاه درصد آف اون کفش رو خرید.اونجا تاریخ حراجشون رو لو نمیدادن اما فقط کافی بود با یکی از اینها دوست بشیم.

۵-کم کردن بَرج.بَرج یعنی خرج های اضافه که نیاز اساسی نیست و آدم الکی برای خودش میتراشه.مثلا میرین پارک هیچی نمیبرید با خودتون اونجا تخمه ،بستنی،پفک،پشمک میخرید آخر سر هم بچه کوچکه خانواده گریه میکنه بریم پیتزا و شما رفتید پارک تا تفریح کم هزینه کنید آخر سر میفهمید علاوه بر هزینه ها یه شام غیر منتظره بدون برنامه ریزی هم خوردید .یا چه میدونم میرین فروشگاه با باقی مونده پولتون چهارتا چیز بیخود میخرین باید چیزی شبیه قلک برای جمع کردن تمام خرده پول های تو کیف داشته باشید شاید تا آخر سال تونستین کادوی تولد عضو کوچیک خانواده رو با همین پول ها بخرید.درست کردن تنقلاتی مثل پاپ کرن ، کیک ، میان وعده ارزان ، توی خونه، بردن میوه به پارک . خلاصه بردن سبد به پارک نه اینه دست خالی برید خرج کنید برگردید.

۶-خرید گوشت رو چند جا بپرسید "همه چیزها رو از یه جا نخرید".واسه سبزی و میوه جای با قیمت مناسب تر خرید هفتگی کنید .برنج و حبوبات رو به صورت عمده بخرید. معمولا کاسب های قدیمی با چک کار میکنن .مثلا سه تا خانواده خرید کنید چکی هم میدن .کیفیت حبوبات و برنج فله ای بسیار بسیار بهتر از نوع فروشگاهیه.مخصوصا حبوبات.اگر چیزی گرون شد کم بخرید مثلا همین اواخر پیاز تا شونزده تومن هم رفت ولی هفته بعد اومد رونه تومن.

۷-دیگه واسه کادو دادن قانون بذارید .مثلا وقتی تو خانواده های پرجمعیت تعداد بچه ها زیادشد به اعضای خانواده اعلام کنید از این به بعد کسی تو تولد بزرگترا کادو یا عیدی نده و "همه" فقط و فقط واسه بچه ها کادو بخرند. اگر جایی" مجبور "به کادو دادن هستید یه جا حراج دیدید مثلا سه تکه لباس با قیمت خوب دیدید سه تا رو بردارید و بعدا توی طول سال کادو بدید.مثلا شما تو حراج سه تا لباس بچگانه میخری ۱۲۰ اما تو حالت عادی ۲۶۰ باید واسه این سه تا بدی.در واقع خرج رو سالانه حساب کنید.

۸-خرید رو میتونید به آخر فصل بندازید یعنی آخر زمستون لباس گرم بخرید و آخر تابستون لباس خنک .سال اول سخته هماهنگ کردن ولی کم کم جا می افتید .

۹-واسه چک ها ؛ برای مثال برج هشت یه چک سه میلیون دارید، کتاب نوشته بود از برج ۱ شروع کنید یه مقدار اول برج کنار بگذارید و این سه تومن رو تقسیم برهشت کنید تا سر موعد چک بهتون فشار نیاد.

۱۰-اگر بن خرید از جایی دارید تا زمانی که قسطش تموم نشده چیز جدید نخرید چون در غیر این صورت همیشه مقروضید.پول واسه مسافرت یا خرید چیز خاص رو هدفی که مشخص کردید ماه به ماه کنار بذارید نه یک دفعه.

۱۱-اول پس انداز رو از حقوق بردارید بریزید توی یه حساب دیگه کارتشم دنبال خودتون هیچ جا نبرید بعد باقی مونده رو خرج کنید.پس اول پس انداز بعد خرج .نه اینکه اول خرج کنید هر چی موند پس انداز.(یه نکته دیگه هم از قول  اسکاول شین هیچ وقت وقتی پس انداز جمع میکنید نگید برای روز مبادا .بگین واسه مسافرت واسه خوشی واسه طلا خریدن واسه فلان وسیله لوکس.اینکه از اول بگین واسه روز مبادا خدای ناکرده واقعا روز مبادا خرج میشه) خرج ماهانه رو توی کارت جدا بریزید و اون کارت رو همراه خودتون ببرید. حتی اگه از پول نقد استفاده کنید شاید بهتره باشه و جزییات خرج هارو یادداشت کنید.

۱۲-کتابه حتی نوشته بود خرید کیف و کفش و اقلام مورد نیاز مدرسه بچه ها رو یکی دوهفته بعد از اول مهر انجام بدید که قیمت ها سی چهل درصد آف میخوره و به بچه بگید اینکارو میکنم چون میخوام بدونم امسال چی مده اونو برات بخرم. یا اینکه به بچه ها پول توجیبی که میدین محدود نکنید به خرید فلان چیز اما بهشون بگین که یا همه رو خرج خوراکی و ددر کنن یا پولشون رو جمع کنن سه ماه دیگه فلان دستگاه دیجیتال رو بخرند.

***

دوستان اینها شاید یه سری نکات از کتاب بود با خلاصه ای از آنچه خودم فهمیدم برای بقیه اش به کتاب مراجعه کنید زدم تو نت نسخه پی دی افش هم هست رایگان. و البته منم ادعا نمیکنم کل برنامه های کتاب رو اجرا کردم.چیز دیگه ای هم که فهمیدم اینکه امریکایی ها خیلی تنبلن تو آشپزی من اگه از گرسنگی بمیرم "بعضی" ایده این زن امریکایی رو واسه پخت و پز کم خرج تر اجرا نمیکنم .آدم سیب زمینی آبپز تازه هر روز  بخوره بهتره تا غذای های اونجوری :))) در پایان تشکر از مرضیه عزیز که باعث و بانی این پست شد.

خوش باشید.     

 

سلام علیکم...