در قرنطینه ۵

ساخت وبلاگ

امشب نشستم یه دل سییییر گریه کردم.

خدایا من بگم غلط کردم منو برگردون به دوماه پیش ، خوبه؟

خدایا این چه اوضاعیه.از یه طرف میترسیم و اضطراب داریم.

از یه طرف حرص میخورم چرا بعضیا عین خیالشون نیست و عین گاون .از یه طرف همه تنهان.

خدایا رحمی بکن به همه.

خدایا من رو ببخش واسه لحظاتی که قدردان نبودم.

الان موقعیت بدشده.دلت بگیره نمیتونی بری بیرون.عزیزانت رو نمیتونی ببینی.استرس ناقل بودنم که داریم.خدای نکرده کسی مریض بشه همچین که ببرنش بیمارستان کرونا هم میگیره.

ای خفه بشین چینی ها با چیزخوردنتون.

متاسفانه من بیشتر از خودم واسه عزیزانم نگرانم ،شما هم همینجورید؟

*

چه سرخوشن اونهایی که میرن درِ حرم رو تو قم میشکونن میرن تو.

شکستن درِ حرم خودش بی حرمتی نیست؟!

آقایون حاج آقا؟!

به قول شاعر برو طواف دلی کن که کعبه خود سنگ است...

 

*

نوشته بود الان بهشت وسواسی هاست.ملت همه تمیز و بهداشت رعایت کن شدن.

راست میگه .من به عنوان یک وسواسی از اینکه همه دستاشون رو میشورن خوشحالم:)


 

الهی این بیماری از همه تون دور باشه.الهی هرکسی هم مبتلا شد خدا شفای عاجل براش برسونه و زووود سالم بشه.

انشالله داروی این بیماری هم زودتر پیدا بشه.الهی آمین

سلام علیکم...
ما را در سایت سلام علیکم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2yevariharvari32 بازدید : 296 تاريخ : دوشنبه 4 فروردين 1399 ساعت: 20:22